دکتر هانتر آدامز ، در ابتدا فردی ثروتمند بود که بعد از مدتی یک حس پوچی بهش دست می ده و می خواسته دست به خود کشی بزنه.
به یک بیمارستان روانی مراجعه میکنه که بستری بشه. بعد از مدتی می فهمه که می تونه به انسانها کمک کنه و با ارتباط چشمی با آنها ارتباط برقرار کنه.
از بیمارستان خارج میشه و به دانشگاه می ره و یک روانشناس میشه که می تونه با خنده به بیماران کمک کنه.
خودش را به یک دلقک تبدیل میکنه و به کوکان سرطانی کمک میکنه که بخندن.
بعد از کمی تحقیق می فهمه که بیماران بعد از خنده حالشون بهتر می شه و روحیه مثبتی رو دریافت می کنن.
هم اکنون هزاران پزشک دلقک زیر مجموعه دکتر آدامز در بیمارستانها مشغول به کار هستند.